تبریک و تسلیت به ایران و مسجدسلیمان

پیش از فوران نخستین قطره نفت از چاهی که ۱۰۵ سال پیش برای نخستین بار در مسجد سلیمان، ایران و خاورمیانه حفر شد، مردم این منطقه، یعنی برخی از افراد قوم اصیل بختیاری، با اتکا به شیوه دیرینه زندگی این قوم به کشاورزی و دامداری مشغول بودند و با استفاده از محصولات این دو کار به هم پیوسته، به آفرینش زیبا‌ترین صنایع دستی اشتغال داشتند. آنان در متن فرهنگ و تمدن ایرانی ـ اسلامی، زندگی خودکفا و باروری داشتند.

هرچند نظام فئودالی‌ ـ پادشاهی مردم این بخش از ایران را نیز رنج می‌داد، ولی با نبوغ آنان و کوشش انگلیسی‌ها صنعت نفت در ایران و خاورمیانه آغاز و طلیعه تحولی مهم در حیات منطقه مسجد سلیمان و ایران پدیدار شد؛ نخست چراغ امید به بالا رفتن سطح زندگی و رشد سریعتر در دل بختیاری‌ها و ایرانیان روشن شد. گویی حالا امکاناتی برای تحقق عدالت در همه ابعادش فراهم شده است. البته، ظاهرا رفاه داشت بیشتر می‌شد. کم کم اما مردم توجه یافتند که همه تمدن و دانش غربی در کار است تا هیچ فرد ایرانی از نفت هیچ بهره‌ای نبرد.

مالکان نفت، به ویژه فرزندان مسجد سلیمان، لالی، هفتگل، و…، ناگهان دریافتند که سهم آنان از طلای سیاه، تنها و تنها کارگری و مزدبگیری است؛ افزون بر آن، ایشان «استقلال» پدران خود را هم با «وابستگی» عوض کرده‌اند!

طلای سیاه از زیر پای مردم منطقه مکیده می‌شد و به مایه حیات خانه‌ها و کارخانه‌های انگلیس و غربی تبدیل می‌شد، در عوض، زادگاه قوم بزرگ بختیاری به شهری متروک و مرده تبدیل شده بود. شهرودندان منطقه در قالب کارکنان صنعت نفت در جنبش ملی شدن این صنعت سهم خود را ادا کردند و امید‌ها دوباره زنده شد… .

اما چندی نگذشت تا دوباره ورق برگردد و سال‌های سیاه بر سرنوشت مسجد سلیمان و ایران حاکم شود. مردم اما تن به تاریکی نسپردند و قیام کردند. قیام به بار نشست و انقلاب مردم ایران به رهبری امام همیشه زنده به بار نشست. انقلاب تبلور واقعی امید بود؛ اما شیرینی‌اش بر کام مردم ننشسته بود که جنگ از جنوب ایران آغاز شد. دشمن بی‌خرد، بی‌محاسبه، دل به خطر سپرد و با پشتیبانی دولت‌های خارج از منطقه و برخی حاکمان مزدور منطقه به سمت خوزستان آتش گشود.

خوزستان هشت سال از بمب و موشک زخم دید و امکان زندگی و سازندگی برای مردم و مسئولان به مرز صفر رسید. فقط اهالی مسجد سلیمان و حومه، هزار تن از فرزندانشان را به کشور و انقلاب تقدیم کردند و هزاران جانباز و آزاده یادگاران آن دوران پر افتخارند. مناطق متروکه نفتی اما در این هشت سال، متروکه‌تر شد!

با پایان جنگ تحمیلی، امید به خوزستان جنگ زده بازگشت؛ مردم و مسئولان به آبادی این استان کوشیدند و کارهای ماندگار بسیاری انجام یافت. با این همه، اهالی مسجد سلیمان و شهرهای پیرامون، به مانند بقیه ایرانیان، همچنان به نفت وابسته‌اند و بیکاری و طرح‌های ناتمام همه ایشان را رنج می‌دهد؛ مشکلات اولیه از قبیل آب آشامیدنی، برق، گاز، جاده ایمن، و… بر طرف شده است؛ اما هنوز استقلال نیاکان مردم به ایشان باز نگشته است!
مردم مسجد سلیمان می‌گویند:‌ ای کاش پنجم خردادی نبود تا ما هم به اصالت پدرانمان با استقلال می‌زیستیم!

کاش مسئولان، به ویژه متولیان نفت، در سالروز استخراج از نخستین چاه نفت در ایران، تکالیف خود را در قبال مردم منطقه با کارهایی که برای آنان انجام داده‌اند مقایسه کنند، بلکه دردهای ایشان زود‌تر درمان شود. بختیاری‌ها، فرزندان اصیل و کم توقع ایرانند، نجابت آنان را مغتنم بشماریم!

بی‌گمان، نفت نعمتی خدادادی است و می‌بایست با عقل سلیم از آن به درستی بهره حداکثری برد تا شاهد این همه مشکل برای مردمانی نباشیم که طلای سیاه از زیر پایشان کشیده می‌شود، اما ایشان از آن چندان بهره‌ای نمی‌برند. آری؛ با نفت چنان رفتار کنیم که آیندگان این روز را فقط تبریک بگویند!

امیدوار رضایی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

© زمستان،۱۳۹۷

کلیه حقوق این وب سایت در اختیار دفتر اطلاع رسانی دکتر امیدوار رضایی می باشد.

شماره تماس دفتر : ۰۲۱۸۸۸۹۱۰۴۷